عصر كلاسيك بازي هاي كامپيوتري خاطره انگيزترين دوران بازي هاي كامپيوتري به شمار مي رود.
دوره با شكوهي كه به رغم ظهور و ثبوت مقتدرانه اش ،۱۲ سال قبل توسط بازي هاي ۳ بعدي منقرض شدند هر چند گهگاه در ماشين هائي غير از كنسول هاي فعلي (از جمله ميكرو گيم ها و يا بازي هاي موبايل) مي توان نمونه اي از آنها را مشاهده كرد.
در اين ميان با مرور گذشته ها به اين نتيجه ميرسيم كه كمودور را مي توان رقيب جدي نينتندو در دهه ۸۰ و در زمان اوج بازيهاي دو بعدي به شمار آورد كه به لطف تكنولوژي فوق العاده عالي به كار رفته در محصولاتش جز پيشروهاي صنعت بازي سازي به شمار مي آمد.از محاسن كامپيوترهاي كمودور كد نويسي آزاد برروي آن بود كه به هر برنامه نويسي اجازه مي داد تا برنامه دلخواه خود را بر روي كامپيوتر بنويسند(همانندpc هاي امروزي ). شركتهاي بازي سازي زيادي هم براي اين كامپيوتر بازي مي ساختند كه شركت سيستم ۳ يكي از بهترين آنها بود.كه در آينده مطالب كاملتري در رابطه با اين شركت خواهيم داشت.

اما در اينجا قصد داريم يكي از معروفترين و بهترين بازي هاي اكشن / ماجرائي عصر كلاسيك به نام Tusker كه در معناي لغوي مي توان آنرا عاج فيل ناميد را به شما معرفي كنيم.احتمالا اكثر دوستان با سه گانه هاي اينديانا جونز (با بازيگري هريسون فورد و كارگرداني اسپيلبرگ)آشنا هستند. ايندي دكتر باستان شناسي است كه كه در هر يك از سه گانه ها به خاطر يافتن اشياء باستاني به تمام نقاط دنيا سفر مي كرد و با مخاطرات بسياري روبرو مي شد.ايده اين فيلم تاكنون دستمايه ساخت چندين باز قرار گرفته است كه شايد معروفترين آنها در بازي هاي امروزي سري بازي هاي Tomb Raider باشد به علاوه جذابيت اين فيلم به لحاظ ساختاري به قدري زياد است كه از ديد منتقدان لقب “برگ زريني از تاريخ سينما” را يدك مي كشد.اما در سال ۱۹۸۹ و در بحبوحه اكران فيلم ايندياناجونز ۳ (آخرين جنگ صليبي ) ، بازي تاسكر توسط سيستم ۳ به بازار عرضه شد.اين بازي شباهت زيادي به فيلم ياد شده داشت براي مثال طراحي كاراكتر بازي كاملا از روي شخصيت فورد در ايندياناجونز انجام شده بود و حتي عكس فورد را مي توانستيم برروي Box مخصوص كمودور ۶۴ مشاهده كنيم .داستان بازي هم ماجراجوئي هاي مردي را به تصوير مي كشيد كه به منظور يافتن گنجي عظيم از جنس عاج فيل راهي كشورهاي عربي مي شد.

بازي از جائي آغاز مي شود كه اعراب باديه نشين در صحرائي خشك و سوزان انتظار قرباني تازه اي را مي كشند قهرمان داستان بدون هيچ پيش زمينه داستاني در وسط صحرا ظاهر مي شود و بازيباز را در گير ماجرائي تازه مي كند.مجهز بودن قهرمان (ايندي) به چاقو تنها اميد براي رهائي از دست اعراب شمشير بدست مي باشد و البته در طول بازي وسائل ديگري همچون كلت ،شمشير ، قلابسنگ و شلاق وغيره را نيز مي توان در كنار و گوشه بازي پيدار كرد(همانند سبك يافتن سلاح در سري بازي هاي Resident evil ).در اينجا مي توان به مسئله جالبي اشاره كرد.امروزه اكثر بازيبازان كپكام را به عنوان پيشرو در زمينه توليد بازي هاي اكشن / ماجرائي مي شناسند عنواني كه در گذشته نه چندان دور برازنده سيستم ۳ بود و اغراق نيست كه اكر بگوئيم كپكام سبك اكشن / ماجرائي به كار رفته در سري بازي هاي معروف RE را از مجموعه بازي هاي سيستم ۳ وام گرفته است.تاسكر در زمان خود و در مقايسه با بازي هاي هم دوره اش از لحاظ گيم پلي در سطح بسيار بالاتر و از زمان خود جلوتر بود و لحظات بسيار هيجان انگيزي را پيش روي بازيگران قرار مي داد.

معمولا در هر يك از آثار سيستم ۳ شاهد حضور يك كارگردان متفاوت هستيم و بازي سه مرحله اي تاسكر توسط Duncan meech كه جز برنامه نويسان عاليرتبه سيستم ۳ بوده و سابقه ساخت بازي هائي نظير (USNF’97 – U.S. Navy Fighters و ۶۸۸ I Hunter Killer ) را در پرونده دارد كارگرداني و برنامه نويسي شده است.البته يادآوري اين نكته ضروري است كه نوع كارگرداني بازي هاي كلاسيك با بازي هائي امروزي كاملا متفاوت بوده است. حجم بازي تاسكر مجموعا ۱۷۰ كيلو بايت مي باشد كه اين حجم اندك نمايانگر برنامه نويسي صحيح و اصولي از سوي دانكن ميچ مي باشد تصور سه مرحله محتوي موزيك هائي كه پخش هر كدام از آنها حداقل ۵ دقيقه به طول مي انجامد،صحنه هاي نشكيل دهنده بازي ، برنامه نويسي بازي و غيره در حجمي بالغ بر ۱۷۰كيلو بايت واقعا جالب به نظر مي رسد. از طرفي موتور استفاده شده در اين بازي همان موتور بازي آخرين نينجا ۲ ميباشد كه ايجاد تغييرات براي اين بازي آماده شده است. همچنين ميچ در بخش طراحي گرافيك به همراه Hugh Rilly (طراح متبحر گرافيك شركت سيستم ۳) و تيم ۵ نفره اش همكاري داشته است.گرافيك بازي در زمان خودش(با توجه به قدرت گرافيكي كمودور ۶۴) شاهكاري به حساب مي آمد و به سبك Still Screen يا صحنه ثابت طراحي شده بود كه در اين حالت كاراكتر بازي كل صفحه را طي كرده و بعد از رسيدن به انتها،به صحنه (Location) بعد مي رود (همانند سه قسمت اوليه RE ).در واقع مي توان گفت كه سبك بازي هاي Resident Evil سبك تكامل يافته بازي هائي نظير Tusker و Last ninja است با همان المانها ولي با جزئياتي پيچيده تر .

طراحي اسيريتها (Spirit :در كامپيوتر هاي كمودور كاراكترها توسط مولفه اي به نام اسپيريت تعريف مي شدند) به خوبي انجام شده بودند وحس خوبي از تقابل كاراكترها در هنگام در گيري در نزد بازيبازان پديد مي آمد.مناظر طراحي شده با وجود اينكه كمودور ۶۴ فقط از ۱۶ رنگ پشتيباني مي كرد خيلي خوب طراحي شده بوند.اين مورد در خصوص رعايت تناليته رنگ(تركيب رنگ) به كار رفته در محيط ها بيشتر جلب توجه مي نمود.به هر حال گرافيك بازي در عين سادگي حاوي چشم اندازها جالبي است كه بازيگر را درگير محيطها مي كند.به عنوان مثال تركيب رنگهاي گرم زرد و رنگ خنثي سفيد، حس محيطهاي خشك و بي آب و علف بياباني را در اذهان حك مي كند.هم چنين رنگ سرد سبز به كاررفته در مرحله اول (بخش جنگل) و كل مرحله دوم حس آرامش و سكون جنگلهاي آفريقائي را نشان مي دهد.




به نظر من بايد از سازندگان سخت افزارها متشكر باشيم كه كه در اوائل كار توليد كنسولها و كامپيوترها اهميت چنداني به موزيك نمي دادند چون عدم جود امكانات لازم باعث شدكه موزيك سازان خلاقي همچون مت گراي Matt Gray كه در ميان سازندگان موزيك بازي هاي كامپيوتري ملقب به God oF SID مي باشد ظهور كنند.اين گروه از موزيك سازان به دليل پائين بودن كارائي تراشه هاي صوتي در كامپيوترها و كنسولهاي عصر كلاسيك بالاجبار از ساخت موزيك به سبك و سياق فيلمها چشم پوشي كرده و نوع جديدي از موزيك را بر اساس تراشه صوتي موجود پايه گذاري كردند كه بعد ها به نام موسيقي هاي عصر ۸ بيتي معروف شدند كه در حال حاضر هم جز پرطرفدارترين موزيكها به شمار مي روند.در اين بازي شاهد تبلور نبوغ موزيك ساز بزرگ عصر ۸ بيتي ، يعني مت گراي هستيم كه با تكميل نمودن سبك خود كه دو سال قبل و در هنگام ساخت بازي Bangkok Night بنا نهاده بود نام خود را در تاريخ موسيقي بازي هاي كامپيوتري جاودانه كرد.موزيك بازي شباهت زيادي به موسيقي Last ninja 2 دارد با اين تفاوت كه در طول بازي دائماٌ صداي طبل به گوش مي رسد و نت اصلي بازي توسط نوعي گيتار برقي با صداي غليظ و بم نواخته مي شودبازي تاسكر به لحاظ موسيقي در جايگاه بالائي ايستاده است موزيكهاي جذاب و گيرائي كه Gray براي اين بازي ساخته را مطمئناً در هيچ بازي (البته به غير از بازي هاي ساخته خودش) نشنيده ايد.
ترک صوتی مرحله The Desert بازی Tusker ساخته مت گرای
بازي فاقد افكت صوتي است كه نكته منفي براي آن به شمار مي رود ولي موزيك يك تنه جور اين كمبود(كه به دليل كم بودن تعداد كانالهاي صوتي كمودور بود) را هم مي كشد.اكثر بازيبازان قديمي كه با كمودور ۶۴ در ارتباط بوده اند قطعاً Tape مخصوص و به ياد ماندني آنرا به خاطر دارند.كه زماني مابين ۳ تا ۵ دقيقه را جهت انتقال اطلاعات از روي نوار كاست برروي Ram تلف مي كرد.سيستم ۳ براي اين معضل هم راه چاره اي انديشيده بود.موزيكي از جنس موزيكهاي بازي مابين Loading مراحل پخش مي شد كه زمان انتظار را براي بازيبازان قابل تحمل مي كرد.اين سيستم كه به نام Cyber load معروف است توسط كارگردان-برنامه نويسي افسانه اي سيستم ۳ يعني John Twiddy ساخته شده بود و قبلا در بازي هاي نظير Ikari Warriors) Elite) و بعدها در Hammerfist) Vivid Image) مورد استفاده قرار گرفته بودند.
اما مراحل بازي عبارتند از:
The Desert-The Villageو The Temple


بازي به لحاظ ساختاري داراي پيچيدگي هاي متفاوتي بود و معماهاي بسيار پيچيده بازيبازان را در معرض امتحان سختي قرار ميداد به طور مثال در مرحله The Village كمك كردن به دختر كدخداي دهكده يا يافتن راه حلي براي باز كردن درب مقبره در مرحله The Temple و چندين و چند معماي ديگر به همراه صحنه هاي مبارزه با اعراب و بومي هاي آفريقائي و فرار از دست ميمونها و پتروداكتيل هاي عظيم الجثه همه و همه موجب افزايش جذابيت بازي شده اند اما نسخه آميگا بازي تاسكر عليرغم اينكه ظاهري تقريبا برابر با نسخه كمودور ۶۴ دارد اماداراي معماها و پيچيدگي هاي نسبتا بيتشر گرافيك بهتر و البته گيم پلي سخت تري نسبت به كمودور ۶۴ مي باشد.در پايان بايد اشاره كنم كه بازي هاي سيستم ۳ هر كدام داراي جذابيت فراواني هستند كه اگر شركتي توان تبديل آنها به حالت سه بعدي راداشته باشد مطمئناً مي توانيم شاهد حضور شاهكارهاي همچون تاسكر در عرصه بازي هاي ۳ بعدي باشيم.