دوازدهمین قسمت سری بازی Ratceht با نام کامل Ratchet & Clank: Into the Nexus توسط Insomniac Games وارد بازار شد
آخرین عنوان در این سری بود که برای PS3 عرضه می شد و در این مقال به نقد و بررسی این بازی خواهم پرداخت.
در این نسخه شاهد اسکورت شدن جنایتکار خطرناکی به نام VendraProg توسط Ratchet و Clankبه مقصد ندامتگاه مرکزی Vartax هستیم.او به جرم ربودن رئیس شرکت Pollyx بازداشت شده است.در این بین NeftinProg برادر دوقولوی Vendra به کمک خواهرش (Vendra) آمده و در ادامه رچت و کلنک در جستجوی خواهر و بردار فراری به سیاره Yerek رسیده و رد آن دو را در این سیاره می بایند.در سیاره آنها با چندین شهر بی سکنه مواجه می شوند که به نظر می رسد در گذشته افراد بسیاری در آنجا زندگی می کرده اند.سر انجام در یکی از مکانها رد Vendra و Neftin را یافته و ….
داستان بسیار رک و سرراست روایت می شود و همانگونه که از یک بازی پلتفرم انتظار می رود فاقد هرگونه پیچیدگی خاصی است.در عوض حاوی عناصری است که حس ماجراجوئی را به بازیباز القا ء می کند و بدین ترتیب تلاش می کند بازیباز را تا به انتها با خود بکشاند. نحوه روایت داستان در کنارشوخی ها و مزه پرانی های شخصیتها فضای طنز آلودی را در بازی وجود آورده اند با اینحال پرداخت مناسب تر موقعیتهای طنز می توانست بار محتوائی داستان را غنی تر سازد.
هسته اصلی گیم پلی بازی همانی است که در یازده نسخه قبلی دیده ایم گرچه طبق معمول عناصر مختلفی به هسته اصلی اضافه شده اند تا از جذابیتهای بازی کاسته نشود.همکاری تنگاتنگ رچت و کلنک در حل معماهای بازی تقریباً بدون تغییر باقی مانده و بازیباز بدون حضور هر دو شخصیت امکان به پایان بردن بازی را نخواهد داشت.کنترل روبوت دستیار رچت یعنی کلنک گاه و بی گاه به دست بازیباز سپرده می شود و کمک شایانی برای بازیباز به شمار می رود. Insomniac Gamesبرای رهانیدن بازی از خطر تکرار تمهید بسیار جالبی برای این بخش اندیشیده است بدین گونه که زمانی که کنترل کلنک به بازیباز سپرده می شود او را به مانند سایه ای تیره در محیطی دو بعدی می بینیم و به این ترتیب بسیاری از معماها را به روشی جدید می توان حل کرد. الهام پذیری سازنده از بازی Orgins Rayman در این بخش غیر قابل انکار است.اما جالب اینکه همین سکانس های کوتاه نیز بسیار با کیفیت و تقریبا نزدیک به بازی Rayman طراحی شده است.
با توجه به وقوع بازی در سیارات فضائی تغییر میزان جاذبه نیز به خوبی در بطن بازی به کارگرفته شده و Insomniac Games در مواقعی بازیباز را به محیطهای فاقد جاذبه می فرستد تا رچت و کلنک را نیز در این حالات نیز ببینیم.نحوه حرکت دوربین و تعقیب رچت در موقعیتهای بی وزنی حس خوشایند فارغ شدن از محدودیتهای جاذبه را به خوبی به نمایش می گذارد و در هنگام تجربه این صحنه ها ناخودآگاه صحنه های جذاب بی وزنی در بازی Dead Space تداعی می شود در مجموع این بخش بسیار زیبا طراحی شده است.
Insomniac Games همواره ید طولائی در زمینه طراحی سلاح های عجیب و غریب داشته است در این قسمت نیز شاهد وجود سلاح های متعدد و غیر متعارفی هستیم که روند اتمام بازی را تسهیل می نماید. Vortex Cannon از جمله سلاح هائی است که نخستین بار در این سری بازی ها ظاهر شده اند و توانسته تا حدود زیادی به انتظارات پاسخ دهد.
گیم پلی بازی نیم نگاهی به بازی دیگر داشته به گونه ای که تشابهاتی با بازی معروف Super Mario Galaxy و در بعضی بخش های دیگر از عناصر برجسته بازی Protal الهام پذیرفته است .از طرفی با توجه به صحبتهای Brian Allgeier کارگردان بازی مبنی بر بازگشت بازی به ریشه ها ، وجود تغییرات قابل پیش بینی بودند. با تمام این تفاسیر و با توجه به ارائه متوسط دو نسخه قبلی ، انتظار می رفت سازنده پرتجربه Ratchet & Clank ، گیم پلی را به نحو شایسته تری گسترش دهد به گونه ای که طعم تکراری شدن نداشته باشد .
Insomniac Games از آن دسته شرکتهائی است که انجین انحصاری خود را در ساخت بازی ها به کار می برد.اما یکی از نکات عجیبی که در این بازی دیده می شود تغییر انجین بازی است.این نسخه تشابه بسیاری با نسخه پیشین دارد با اینحال بعضی عناصر گرافیکی نظیر نورپردازی ، کیفیت بافتها و سایه ها پیشرفت جزئی داشته اند.در مجموع گرافیک بازی علیرغم استفاده سازنده از موتور جدید پیشرفت انقلابی نداشته است و اصولاً مشخص نیست هدف Insomniac Games از تغییر انجین بازی درست در اواخر عمر PS3 چه می تواند باشد. طبق معمول رنگ بندی متنوع مهمترین خصیصه گرافیگ این بازی است. استفاده از طیف رنگ هائی نظیر بنفش در برخی مراحل منتهی به فضا ، احساس دو گانه ای در خصوص زنده ماندن یا مردن را به بازیباز القاء می کند.
تم موسیقی بازی کاملا متناسب با شرایط و سبک بازی طراحی شده است.صداگذاری شخصیتها نیز جذابیتهای خود را دارد.به عنوان مثال صداگذاری Neftin با کمک افتکهای صوتی در موقعیتهای طنز کلامی ، حال و هوای خاصی به بازی می بخشد و لحظات جذابی را فراهم می آورد.در عوض افکتهای صوتی تکراری به نظر می رسند و تفاوتی با نسخه های قبلی نداشته اند.
Ratchet & Clank: Into the Nexus نسبت به نسخه قبلی بازی پیشرفت هائی را به همراه داشته اما وجود چند آیتم می توانست وضعیت آن را بهبود ببخشد.شاید اگر بخش آنلاین برای بازی در نظر گرفته می شد کیفیت آنرا ارتقاء می بخشید اما در غیاب این بخش نیز Into the Nexus بازی جذابی به نظر می رسد.
+ صداگذاری خوب ، رنگ بندی های جذاب ، سلاح های متنوع
– تکراری بودن گیم پلی ، عدم وجود بخش آنلاین ، عدم پیشرفت قابل توجه گرافیک
امتیاز:۸ از ۱۰
